امسال دوست دارم تو کنکور قبول شم و واقعا هدف زندگیم مشخص بشه ،تصمیم داشتم از بعد ماه رمضون شروع کنم به خوندن درسا ،اما....... روز 12تير یکی از دوستاي بابام اومده بود که از من سوال کنه و اینکه چند سالمه و ...تا واسه پسرش بیان خواستگاری ،بابام اون اولش میگه هرچی دخترم بگه ولی در حقیقت کار خودش انجام میده ،من گفتم فعلا اصلا به این موضوع فکر نمیکنم و اصلا دوست ندارم که بیان خونمون اما بازم بابام قبول نکرد و گفت که به درس خوندنم لطمه ای وارد نمیشه و از این حرفا که با همین حرفاش مامانم هم قبو ل کرد ،تقریبا دو روز بعدش بود که مأمن پسره زنگ زد خونمون تا در مورد تاریخش صحبت کنه. مأمن منم که اینجور وقتا هل میشه گفت بعد ماه رمضون اما اون گفت بعد از ش...